شنبه، تیر ۰۹، ۱۳۹۷
" چيزی به صبح نمانده است " " چيزی به صبح نمانده است" " چيزی به صبح نمانده است " " چيزی به صبح نمانده است" " چيزی به صبح نمانده است " " چيزی به صبح نمانده است" " چيزی به صبح نمانده است " " چيزی به صبح نمانده است"
" چيزی به صبح نمانده است "
- آه،
ای عظيم!
- آه،
ای عظيم!
-
آه ، ای بزرگ!
- آه، ای بزرگ!
-
آه، ای توانا!
-
آه، ای توانا!
-
آه، ای ... خوابيده ای دوباره؟!
- نه!
- پس، بلند.تر بگو! بايد صدايمان شنيده شود!
- از
اينهم بلندتر؟!
-
بعله، بلندتر!
-
باشه. تا کی؟!
-
يعنی چی تا کی؟!
-
منظورم اينه که چند دفعه باس بگيم اين ها رو؟!
- گفتم
که ! هفتصد و هفتاد هزار دفعه، بايد...
- هفتصد و هفتاد هزار دفعه؟!
- بعله! اينجا نوشته است که...
آنجا نوشته بود که بايد، بند اول انگشت
اشاره شان را، بکنند توی سوراخی از شبشان و هفتصد و هفتاد هزاردفعه بگويند " آه، ای عظيم! ای بزرگ! ای توانا! " تا خنده
شان بگيرد از کاری که می کنند و چون، خنده
شان بگيرد و آن سحر " بسم" نديده، باطل شود، آنگاه خورشيد .....
- وقت را تلف نکن! چيزی به صبح نمانده است،ها!
فرياد بزن! آه، ای عظيم!
-
آه، ای عظيم!
-
ای، بزرگ!
- ای، بزرگ!
-
ای، توانا!
-
ای، توانا!
-
....
-
.....