سه‌شنبه، آذر ۰۱، ۱۴۰۱

نامه تکان دهنده عبدالله مومنی به رهبر ایران درباره شکنجه و اعتراف گیری اجباری – کمپین حقوق بشر در ایران (iranhumanrights.org)




متن کامل نامه مومنی به شرح زیر است:

“بسمه تعالی”

لا یحب الله الجهر بالسوء من القول الا من ظلم و کان الله سمیعا علیما

خدا دوست ندارد کسی عیب خلق خدا را به بلندی صدا کند مگر آنکه ستمی به او رسیده باشد وبخواهد از دست ظالم فریاد و دادخواهی کند و زشتی عمل ظالم را فاش گوید. (سوره نساء آیه ۱۴۸)

جناب آیت الله خامنه ای

مقام رهبری جمهوری اسلامی ایران

در یکی از روزهای بازداشت در زندان اوین فرصتی دست داد تا سخنان شما را از تلویزیون در ضرورت ضدیت با ظلم و رعایت انصاف و عدالت بشنوم (۲/۴/۸۹) و همان روز بود که تصمیم گرفتم تا این نامه را خطاب به شما بنویسم از آن رو که شاید اخبار این بازداشتگاهها به شما نرسد و ندانید که غیر از کهریزک در بازداشتگاه اوین نیز یک زندانی نه تنها از حداقل حقوق برخوردار نیست بلکه شدیدترین فشارهای روحی و جسمی نیز با هدف ترور شخصیتی و اقرار اجباری بر او وارد می شود. همچنین از آنجا که شنیدم در همان ایام که من و امثال من تحت سخت ترین شکنجه ها جهت اعتراف به جرایم ناکرده بودیم، حضرتعالی در خطبه های نماز عید سعید فطر، اظهار داشته اید که “متهم هر چه درباره خود بگوید در دادگاه، این حجت است” قصد کردم طی این نامه شکنجه ها و رفتارهای غیرقانونی، غیرشرعی رفته بر خودم را شرح دهم تا به این پرسش پاسخ جدی داده شود که آیا اعترافاتی که از طریق چنین شیوه های غیرانسانی و غیراخلاقی اخذ می شود نیز از نظر شما معتبر است یا خیر؟ بدین ترتیب و به امید تشکیل کمیته ای حقیقت یاب جهت بررسی آنچه در طول دوران بازداشت، بازجویی و دادگاه بر من به عنوان یک زندانی جمهوری اسلامی در دوران حکومت شما گذشته است را بازگو می کنم. گرچه امیدوارم بازگویی آنچه بر من رفته است، به جای تحقیق در خصوص واقعیت ماجرا و اجرای عدالت، به افزون شدن فشارها و تلخ تر شدن ایام زندان نیانجامد.

مقام رهبری

امروز که به عنوان یک منتقد نظام جمهوری اسلامی در زندان اوین بسر می برم، بی مناسبت نمی دانم که در چند سطر مواضع سیاسی خود را طی یک دهه گذشته بیان نمایم. اینجانب در سال ۱۳۷۵ وارد دانشگاه شدم و در همان سال ابتدایی ، به عضویت انجمن اسلامی دانشجویان و متعاقب آن دفتر تحکیم وحدت درآمدم و تا سال ۱۳۸۴ که مدرک کارشناسی ارشد جامعه شناسی خود را از دانشگاه علامه طباطبایی(ره)اخذ نمودم به عنوان عضو شورای مرکزی و دبیر تشکیلات دفتر تحکیم وحدت،فعالیت کرده و از سال ۱۳۸۴ تا به امروز به عنوان عضو شورای مرکزی سازمان دانش آموختگان ایران اسلامی(ادوار تحکیم وحدت) و سخنگوی آن مجموعه قانونی، در جهت پیشبرد دموکراسی و حقوق بشر، به فعالیت پرداخته ام. در دوران حضور در جریان دانشجویی، دغدغه اصلی من و همفکرانم تاکید بر استقلال نهاد دانشگاه از نهاد قدرت و احزاب و جریانات سیاسی و نقد حاکمیت در جهت همراهی با ملت ایران بوده است. من و دوستانم در مجموعه دفتر تحکیم وحدت معتقد بودیم که جنبش دانشجویی رسالت بستر سازی برای طرح مطالبات آزادی خواهانه و تاریخی مردم و دفاع از حقوق شهروندان ، فارغ از هرگونه گرایش و سلیقه آنان را بر عهده دارد و هم از این رو معتقد بودیم و هستیم که جریان دانشجویی به جای مجیز گویی قدرت و اصحاب آن، می بایست به نقد هرگونه ویژه خواری و امتیاز طلبی برای هر قشر و یا طبقه خاصی پرداخته، از حقوق احاد ملت از جمله زنان، اقلیت های مذهبی و قومیت ها دفاع نماید. از این رو در طول یک دهه گذشته همواره مغضوب قدرت و نهادهای امنیتی بوده و به همین دلیل، چندین بار طعم زندان و انفردای را چشیده ام، به گونه ی که با احتساب دوره ی اخیر، قریب به ۲۰۰ روز سلول انفرادی را تجربه کرده ام. اگر چه زندان های قبلی نیز عاری از فشار و شکنجه نبوده است اما از این رو که دوره ی اخیر، تجربه ی متفاوت را به نمایش گذاشت و آگاهی افکار عمومی و مسولان امر از جنایات رخ داده داده امری بیش از پیش ضروری است بدان می پردازم

مقام رهبری

هتاکی و فحاشی، ضرب و شتم و رفتارهای غیر قانونی از همان لحظه اول بازداشت من آغاز شد. در جریان دستگیری درحالیکه گاز اشک آور که تا پیش از آن در خیابانها استفاده می شد در فضای بسته مرا به حالت خفگی انداخته و امکان هرگونه تحرکی را از من سلب کرده بود ماموران دست بردار نبوده و با کینه و دشمنی چنان مرا به زیر مشت و لگد گرفتند که با بینی، دهان و دندانهایی خونین و دستان و پاهایی زنجیرشده به مسئولان شان در زندان اوین تحویل شدم؛ و جالب آنکه وقتی به ماموران که حدود بیست نفر بودند در برابر فحاشی و ضرب و شتم می گفتم که از شما به قاضی شکایت می کنم، با فحش های رکیک آنها و الفاظ وقیحانه به خودم و قاضی مواجه می شدم. این البته دستگرمی آغاز کار بازجویان بر روی جسم و روح من بود. از همان ابتدای بازداشت درحالیکه مدام در گوشم می خواندند که “نظام ترک برداشته” با این وعده مواجه بودم که “شماها اعدام خواهید شد”. انتظار تحقق این وعده تا مدتها بارها وقتی در طی شبانه و روز بدون هیچ توضیحی مرا از سلولی به سلولی دیگر و از بندی به بندی دیگر منتقل می کردند مرا در بیم و هراس نسبت به ادامه حیات خویش قرار می داد. طی ۸۶ روز انفرادی هیچ وقت آسمان را ندیدم و طی هفت ماه بازداشت در بندهای امنیتی ۲۰۹ و ۲۴۰ تنها شش بار از “حق هواخوری” برخوردار شدم و پس از دوران انفرادی و حتی پایان بازجویی و برگزاری دادگاه هر دو هفته تنها یک بار اجازه تماس تلفنی کوتاهی آن هم با حضور بازجو با خانواده را داشتم.

بگذریم و بگذارید به شرح روزهای ابتدای بازداشت خود برگردم: پس از بازداشت به شرح فوق، روانه انفرادی در سلول ۱۰۱ بند ۲۰۹ اوین شدم و در بدو ورود متوجه وجود مدفوع در زیر موکت سلول شده و اعتراض کردم، پاسخم این بود که “شایسته بیشتر از این نیستی”.

ادامه در آدرس زیر:

نامه تکان دهنده عبدالله مومنی به رهبر ایران درباره شکنجه و اعتراف گیری اجباری – کمپین حقوق بشر در ایران (iranhumanrights.org)

...........................................................................

"درخواست عاجزانه ی عیدی" یک اصلاح طلب ضعیف و ترسو

از                                                                          "یک رهبر" انقلابی مقتدر ونترس اصولگرا 

شنبه ۲۰ شهريور ۱۳۸۹ - ۱۱ سپتامبر ۲۰۱۰
.............................................................

پس از عرض سلام و تبريک به حضور پدر- معنوی- ام حضرت آيت الله خامنه ای دامت برکاته. اينجانب که به عنوان يک مسلمان آواره از وطن، هنوزهم درد اسلام و وطن دارد، به مناسبت فرارسيدن عيد سعيد فطر، از حضور شما تقاضای عاجزانه ی دريافت يک "عيدی" دارم و عيدی مورد درخواست من، چيزی به غير از دستور رسيدگی فوری ازجانب آن بزرگوار، برای روشن شدن صحت و سقم محتوای نامه ی آقای عبدالله مؤمنی - که در همين سايت آمده است و اتفاقا خطاب به خود شما نوشته شده است- نيست.
پدر"معنوی" عزيز و بزرگوار، حضرت آيت الله خامنه ای، ارزش عيدی مورد درخواست که همان -روشن شدن صحت و سقم محتوای نامه ی آقای عبدالله مؤمنی است- برای من، هم ارزش با صحت و سقم ادعای مسلمان بودن دولت جمهوری اسلامی ايران است که آرزو می کنم نتيجه ی دستور صادر شده از طرف آن بزرگوار، برای روشن شدن صحت و سقم محتوای آن نامه، تبرئه شدن زندانبانان و بازجويان از اتهامات نسبت داده شده به آنها باشد، و يا خدای نخواسته در صورت صحت آن اتهامات، متهمين در يک دادگاه علنی به محاکمه کشيده شوند. در غير اين صورت، حجت بر من مسلمان تمام می شود که ازاين پس نه تنها به دولت يک جمهوری نامسلمان رأی ندهم بلکه با همين قلم - که سی سال است در داخل و خارج از ايران در جهت اثبات حقانيت آن جان کنده است!- بر عليه آن به پا خيزم و و در برابرش بايستم و در جهت نا "حق" بودنش بنويسم و در دادگاه وجدانی، عقلی و الهی- اين جهانی و آن جهانی- هم روسپيد در آيم!
خداوند همه ی ما را - بخصوص اين بنده ی سر تا پا مقصر - را به راه راست هدايت فرمايد. انشألله.
با احترام
فرزند "معنوی" و آواره ی شما
سيروس"قاسم" سيف

درخواست عاجزانه ی يک "عيدی" از حضرت آيت الله خامنه ای: asre-nou.net

جایزه حقوق بشر برای عبدالله مومنی و مجید توکلی

۱۳۸۸/۱۲/۱۹۱۳۸۸ اسفند ۱۹, چهارشنبه

بنیاد ’’نیازمندان‘‘، یک موسسه غیردولتی در جمهوری چک، جایزه سالانه خود در زمینه حقوق بشر را به عبدالله مومنی و مجید توکلی دو فعال دانشجویی ایران اهدا کرد. این جایزه سال گذشته به یک فعال حقوق بشر از کشور چین اهدا شده بود.

جایزه ’’هومو هومینی‘‘ بنیاد ’’نیازمندان‘‘ (People in Need) برای سال ۲۰۰۹ به عبدالله مومنی و مجید توکلی اهدا شد.

به گزارش سایت رسمی این بنیاد، این دو نفر به طور سمبلیک و به عنوان نمایندگان کل جنبش دانشجویی ایران انتخاب شده‌اند.

جایزه هومو هومینی هر ساله به کسانی اهدا می‌شود که برای گسترش معیارهای حقوق بشر تلاش کرده‌اند. برندگان این جایزه همه ساله در اولین روز از فستیوال بین‌المللی فیلم‌های مستند حقوق بشر در پراگ یعنی دهم مارس (۱۹ اسفند) معرفی می‌شوند.

هیأت ژوری این جایزه اعلام کرده: «این دو دانشجوی ایرانی نقش مهمی در جنبش دانشجویی ایران که در ۱۰ سال گذشته برای تحقق آزادی و دموکراسی در ایران تلاش کرده، داشته‌اند».

در گزارش هیات ژوری همچنین به این نکته اشاره شده که جنبش دانشجویی در ایران به طور سنتی همیشه در مبارزات آزادی‌خواهانه مردم ایران سهم مهمی ایفا کرده است. دستگیری، صدور حکم حبس و تحت نظر داشتن فعالان دانشجویی پس از انتخابات اخیر در ایران نشانه‌‌هایی از فعال بودن این جنبش است.

بنیاد ’’نیازمندان‘‘ در سال ۱۹۹۲ در جمهوری چک تاسیس شد. هدف این بنیاد حمایت از تلاش‌هایی است که در سرتاسر دنیا برای تحقق آزادی

 دموکراسی و پیاده کردن معیارهای حقوق بشر انجام می‌شود.

شعار این بنیاد نقل قولی از موسس آن است: «وقتی مردم چک به کمک نیاز داشتند دنیا به آنان کمک کرد. حالا نوبت ماست که به مسئولیت اخلاقی خود برای کمک به دیگران عمل کنیم».

جایزه ’’هومو هومینی‘‘ هرساله از سوی این بنیاد به فعالیت‌های منحصر به فردی که برای ترویج حقوق بشر، دموکراسی و راه‌حل‌های دور از خشونت برای بحران‌های سیاسی انجام می‌شود، تعلق می‌گیرد.

....................................................................................................................

عبدالله مؤمنی متهم به دورزدن تحریم های آمریکا علیه ایران شد!
وزارت دادگستری آمریکا عبدالله مؤمنی و دو همدستش را متهم کرده است
که در زمستان ۱۳۹۹ در حالی که همچنان در ایران سکونت داشته است
شرکت‌های آمریکایی را فریب داده‌اند. آنها کالاهای حساس آمریکایی را از طریق غیرقانونی به دست آورده‌اند و با نقض قانون آمریکا این کالاها را از مسیر امارات متحده عربی به ایران منتقل کرده‌اند.
  
عبدالله مؤمنی در بیانیه‌ای اتهام دور زدن تحریم‌های جمهوری اسلامی را رد کرده
هزاران مایل دورتر از سرزمین ایالات متحده بایستی از قوانین داخلی آن کشور مطلع باشم و آن قواعد برای من لازم الاجرا و موجب مجازات باشد!
منبع: " سایت تحلیلی کلمه "   

اعترافات عبدالله مومنی در دادگاه
https://www.aparat.com/v/ZGvl9
جنبش اصلاح طلبی در ایران مصاحبه با عبدالله مومنی
https://www.aparat.com/v/TxrHM
حمایت صدای آمریکا از عبدالله مؤمنی
https://www.aparat.com/v/YXLUg
پاسخ های عجیب مومنی به سوال حسین دهباشی در مورد تقلب در انتخابات 88
https://www.aparat.com/v/E0GL4